نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 423
36 و چون خداوند و فرستاده او به كارى فرمان دهند سزيده هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه آنان را در كارشان گزينش (ديگرى) باشد؛ هر كس از خدا و فرستادهاش نافرمانى كند به گمراهى آشكارى افتاده است. 37 و (ياد كن) آنگاه را كه به كسى كه خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بوديد [1] گفتى كه: همسرت را براى خويش نگه دار (و طلاق مده) و از خداوند پروا كن و چيزى را كه خداوند آشكار كننده آن بود در دل نگه مىداشتى و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر بود كه از او بترسى و چون زيد نيازى [2] از او برآورد او را به همسرى تو درآورديم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نيازى را از آنان برآورده باشند تنگنايى [3] نباشد و فرمان خداوند انجاميافتنى است. 38 پيامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنايى نيست؛ بنا به سنّت خداوند در ميان كسانى كه پيش از اين برگذشتهاند و فرمان خداوند داراى اندازهاى سنجيده است. 39 همان كسانى كه پيامهاى خداوند را مىرسانند و از او مىترسند و از هيچ كس جز خدا نمىترسند و حسابرسى را خداوند بسنده است. 40 محمّد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست اما فرستاده خداوند و واپسين [4] پيامبران است و خداوند به هر چيزى داناست. 41 اى مؤمنان! خداوند را بسيار ياد كنيد. 42 و او را پگاه و ديرگاه عصر [5] به پاكى بستاييد. 43 اوست آنكه بر شما درود مىفرستد- و فرشتگانش (نيز)- تا شما را به سوى روشنايى از تيرگىها بيرون برد و با مؤمنان بخشاينده است. [1]. يعنى به زيد بن حارثه. [2]. وطر: حاجت- المستخلص، ص 130. [3]. حرج: تنگى، گناه، باك، سختگيرى/ تنگدل شدن، به كار درماندن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 275. [4]. خاتم (به فتح ت): انگشترى، نگين/ واپسين، بازپسين- همان، ص 299. [5]. يا: غروب هنگام/ اصيل: آخرين لحظههاى روز كه به غروب خورشيد متّصل است. (- مختار الصّحاح، ص 18) ديرگاه عصر.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 423