نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 444
55 بىگمان بهشتيان آن روز به شادى سرگرمند. [1] 56 آنان و همسرانشان در سايهسارها بر تختها پشت مىدهند. 57 آنان را در آنجا، ميوه (ها) است و (نيز) آنچه بخواهند آنان راست. 58 «درود» سخنى است (كه) از (سوى) پروردگارى بخشاينده (مىشنوند). 59 امروز اى گنهكاران (از مؤمنان) جدا گرديد! 60 اى فرزندان آدم! آيا به شما سفارش [2] نكردم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست؟ 61 و اينكه مرا بپرستيد كه اين راهى است راست؟ 62 و به راستى گروهى فراوان از شما را بيراه كرد پس آيا خرد نمىورزيديد؟ 63 اين همان دوزخى است كه به شما وعده مىدادند. 64 امروز براى كفرى كه مىورزيديد به آن درآييد! 65 امروز بر دهانهايشان مهر مىنهيم و از آنچه انجام مىدادند دستهايشان با ما سخن مىگويند و پاهايشان گواهى مىدهند. 66 و اگر مىخواستيم ديدگانشان را بىفروغ مىكرديم آنگاه به سوى راه پيشى مىجستند امّا چگونه مىديدند؟ 67 و اگر مىخواستيم آنان را در جايشان مسخ مىكرديم كه ديگر نه مىتوانستند بگذرند و نه باز گردند. 68 و ما هر كه را سالمند گردانيم در آفرينش باژگونش مىسازيم [3] پس آيا نمىانديشند؟ 69 و به او [4] شعر نياموختيم و در خور او (نيز) نيست، اين (كتاب) جز پند و قرآنى روشن نيست. 70 تا هر كه را زنده (دل) است بيم دهد و فرمان (عذاب) بر كافران تحقق يابد. [1]. در اصل: آن روز در سرگرمىيى شادمانند/ الشّغل: ضدّ الفراغ- المعتمد، ذيل همين كلمه. [2]. «عهد» چون با «الى» آيد به معنى توصيه و سفارش است و اگر با «من»، بيايد به معنى عهد و پيمان است. [3]. نكس و تنكيس: به معناى رد كردن و برگردانيدن است يعنى سالمند، نيرويش به ناتوانى و كمالش به نارسايى باز مىگردد.- استاد شهيد مرتضى مطهرى، مجله يغما، شماره 118، سال يازدهم، نقدى بر ترجمه پاينده، ص 78 و مجله بينات، سال سوم، شماره 4، ص 102. [4]. يعنى به پيامبر (ص).
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 444