نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 451
127 پس او را دروغگو انگاشتند از اين رو آنان را (در دوزخ) حاضر مىگردانند. 128 مگر بندگان ناب خداوند را. 129 و براى او در ميان آيندگان، (نامى نيكو) بر جاى نهاديم. 130 و درود بر ال ياسين. 131 ما بدينگونه به نيكوكاران پاداش مىدهيم. 132 به راستى او از بندگان مؤمن ما بود. 133 و نيز لوط از پيامبران بود. 134 (ياد كن) آنگاه را كه ما او و تمام خانوادهاش را رهانيديم. 135 جز پيرزنى را كه در ميان بازماندگان (در عذاب) بود، 136 سپس ديگران را نابود گردانديم. 137 و شما پگاهان بر (ويرانههاى) آنها مىگذريد ... 138 ... و (نيز) شباهنگام؛ پس آيا نمىانديشيد؟ 139 و نيز يونس از پيامبران بود. 140 (ياد كن) آنگاه را كه به سوى كشتى آكنده (از سرنشين) گريخت. 141 آنگاه با آنان قرعه انداخت و از بيرون افتادگان [1] بود. 142 و ماهى (بزرگى) او را به كام خود فرو برد در حالى كه او سزاوار سرزنش بود. 143 و اگر او از نيايشگران نبود، 144 بىگمان در شكم آن (ماهى)، تا روزى كه (همگان) برانگيخته مىگردند مىماند. 145 آنگاه او را به كرانه برهنه دريا افكنديم در حالى كه بيمار بود. 146 و بر او گياهى از (گونه) كدو رويانديم. 147 و او را به سوى يكصد هزار (نفر) يا بيشتر فرستاديم. 148 آنگاه آنان ايمان آوردند و ما آنها را تا مدّتى بهرهمند گردانديم. 149 از آنان بپرس آيا دختران از آن پروردگار توست و پسران از آن آنان؟ 150 آيا ما فرشتگان را مادينه آفريديم و آنها گواه بودند؟ 151 آگاه باشيد كه آنان از سر دروغگويى خود مىگويند: ... 152 ... خداوند فرزند آورده است؛ در حالى كه بىگمان آنان دروغگويند. 153 آيا (خداوند) دختران را بر پسران برگزيده است؟ [1]. ادحاض: بخيزانيدن- مصادر اللغة، ص 23/ يعنى قرعه به نام او افتاد و از كشتى بيرونش افكندند.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 451