نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 460
11 بگو: من فرمان يافتهام كه خداوند را در حالى كه دين (خويش) را براى او ناب مىدارم بپرستم. 12 و فرمان يافتهام كه نخستين فرمانبردار [1] باشم. 13 بگو: من اگر با پروردگارم نافرمانى كنم از عذاب روزى سترگ مىهراسم. 14 بگو: خداوند را در حالى كه دينم را براى او ناب مىدارم، مىپرستم. 15 بنابراين هر چه را مىخواهيد به جاى او بپرستيد! بگو: بىگمان زيانكاران آنانند كه در روز رستخيز به خود و خانواده خويش زيان رساندهاند، آگاه باشيد كه اين همان زيان آشكار است. 16 آنان را از فراز سر و از زير پايشان سايهبانهايى از آتش است، اين است كه خداوند بندگانش را با آن مىهراساند، اى بندگان من! از من پروا كنيد. 17 و آنان را كه از پرستيدن بت دورى گزيدهاند و به درگاه خداوند بازگشتهاند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده! 18 كسانى كه گفتار را مىشنوند آنگاه از بهترين آن پيروى مىكنند، آنانند كه خداوند راهنمايىشان كرده است و آنانند كه خردمندند. 19 و آيا تو، كسى را كه فرمان [2] عذاب بر او به حقيقت پيوسته است [3]، همان كس را كه در آتش است مىرهانى؟ 20 اما آنان كه از پروردگارشان پروا كردند غرفههايى خواهند داشت كه بر فراز آنها غرفههايى ديگر ساختهاند، از بن آنها جويبارها روان است؛ بنابر وعده خداوند، خداوند در وعده خلاف نمىورزد. 21 آيا نديدهاى كه خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را چون چشمههايى در زمين روان كرد سپس با آن كشتهايى رنگارنگ برمىآورد سپس (آن كشتها) خشك مىشود آنگاه آن را زرد مىبينى سپس آن را خرد و كوفته مىگرداند؛ بىگمان در اين، پندى براى خردمندان است. [1]. يا: مسلمان. [2]. در اصل: كلمه. [3]. حقّ: الامر (من باب ردّ) و احقّه، اى تحقّقه- مختار الصّحاح، ذيل ح ق ق [و تحقّق: درست آمدن، به حقيقت پيوستن/ هست شدن- فرهنگ تازى به پارسى، ص 163].
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 460