نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 505
21 و از برادر (قوم) عاد (هود) ياد كن آنگاه كه قومش را در آن ريگزار [1] بيم داد و البته پيش از وى بيمدهندگانى [2] بر گذشته بودند و پس از او نيز پيامبرانى آمدند كه (هر يك مىگفتند) جز خداوند را نپرستيد كه من بر شما از عذاب روزى سترگ مىهراسم. 22 گفتند: آيا نزد ما آمدهاى تا ما را از خدايانمان باز دارى؟ اگر از راستگويانى آنچه به ما وعده مىدهى بر سر ما بياور! 23 گفت: اين را تنها خداوند مىداند [3] و من آنچه را كه بدان فرستاده شدهام به شما مىرسانم اما شما را قومى نادان مىبينم. 24 آنگاه، چون آن (عذاب) را مانند ابرى سايهگستر ديدند كه رو به درّههاى آنان دارد گفتند: اين ابرى است كه براى ما بارانزاست؛ (نه)، بلكه همان است كه آن را به شتاب مىخواستيد، (تند) بادى است كه در آن عذابى دردناك است ... 25 ... كه به فرمان پروردگارش همه چيز را از ميان برمىدارد، آنگاه چنان شدند كه جز خانههاشان چيزى ديده نمىشد، بدينگونه بزهكاران را كيفر مىدهيم. 26 و به راستى ما به آنان در چيزهايى توانمندى داديم كه به شما در آنها توانمندى ندادهايم و براى آنان گوش و ديدگان و دلهايى نهاديم، اما گوش و ديدگان و دلهاى آنان هيچ به كارشان نيامد زيرا آيات خداوند را انكار مىكردند و (كيفر) آنچه به ريشخند مىگرفتند آنها را فرا گرفت. 27 و آنچه شهر پيرامونتان بود نابود كردهايم و آيات را گوناگون آوردهايم باشد كه آنان بازگردند. 28 پس چرا آن خدايانى كه (كافران) به جاى خداوند، براى تقرّب (به خداوند به پرستش) گرفته بودند ياريشان نكردند؟ بلكه از نظرشان ناپديد شدند و اين بود دروغ آنان و آنچه از خود برمىساختند. [1]. احقاف: جمع حقف است به معنى توده ريگ. [2]. يعنى: پيامبرانى ديگر/ نذر هم اسم است براى انذار يعنى هشدار و بيم دادن و هم جمع نذير است يعنى بيمدهندگان- المعتمد، ذيل نذير و ذيل نذر. [3]. در اصل: (اين) دانش، نزد خداوند است.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 505