نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 519
16 و همانا ما انسان را آفريدهايم و آنچه درونش به او وسوسه مىكند مىدانيم و ما از رگ گردن به او نزديكتريم. 17 (آدمى بايد ياد كند) هنگامى را كه دو فرشته فراگيرنده كه از راست و چپ (او) نشستهاند، (كارهاى او را) فرا مىگيرند. 18 هيچ سخنى بر زبان نمىآورد مگر آنكه نزد او فرشته مراقبى حاضر است (تا آن سخن را بنويسد). 19 و مستى مرگ، حقيقت را (پيش چشم) مىآورد؛ اين همان است كه از آن كناره مىكردى 20 و در صور مىدمند، اين روز وعده عذاب است. 21 و با هر كسى كه مىآيد گسيلكننده [1] و گواهى است. 22 به راستى تو از اين غافل بودى پس ما پرده [2] را از (پيش چشم) تو كنار زديم و امروز چشمت تيزنگر است. 23 و (فرشته) همنشين وى مىگويد: اين چيزى است كه نزد من آماده است. 24 هر ناسپاس ستيزهجو را در دوزخ افكنيد! 25 هر بازدارنده از كار نيك [3]، تجاوزكار دو دل را. [4] 26 همان كه با خداوند، خدايى ديگر نهاد پس او را در عذاب سخت افكنيد. 27 (شيطان) همنشين [5] وى مىگويد: پروردگارا! من او را به سركشى وا نداشتم بلكه (او خود) در گمراهى ژرفى بود. 28 مىفرمايد: نزد من با هم مستيزيد كه من به شما وعده عذاب را از پيش داده بودم. 29 سخن نزد من دگرگون نمىگردد و من با بندگان، ستمكاره نيستم. 30 (ياد كنيد) روزى (را) كه ما به دوزخ مىگوييم: سير شدى؟ و مىگويد: آيا بيش هست؟ 31 و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك مىآورند چنانكه دور نباشد. 32 اين چيزى است كه به هر توبهكار خويشتندارى از شما وعده مىدادند. 33 همان كه از (خداوند) بخشنده در نهان مىهراسد و دلى بازگردنده (به درگاه ما) مىآورد. 34 بدان با سلامتى درآييد كه اين روز جاودانگى است. 35 در آن است آنچه بخواهند و نزد ما، بيشتر (نيز) هست. [1]. يا: كسى است كه او را به پيش مىراند. [2]. در اصل: پردهات. [3]. و اگر «خير» به معنى دارايى و مال باشد (چنان كه در چند جاى قرآن به همين معناست)، بنابراين، «منّاع للخير» يعنى كسى كه از خرج كردن مال امساك مىورزد. [4]. يا بدگمان را/ يا: گمانانگيز را. [5]. مؤلّف الميزان، اين همنشين را، شيطان مىداند كه در دنيا يك عمر با گناهكار همنشين است و به او تلقين بد كردارى مىكند.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 519