16 آنان كه مىگويند: پروردگارا! به راستى ما ايمان آوردهايم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار! 17 (همان) شكيبايان و راستگويان و فرمانپذيران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان. 18 خداوند- كه به دادگرى ايستاده است- و فرشتگان و دانشوران گواهى مىدهند كه: هيچ خدايى نيست جز او كه پيروزمند فرزانه است. 19 بىگمان دين (راستين) نزد خداوند، اسلام است و اهل كتاب، اختلاف نيافتند مگر پس از آنكه به دانش دست يافتند [1]، از سر افزونجويى كه در ميان ايشان بود و هر كس به آيات خداوند كفر ورزد (بداند كه) خداوند حسابرس سريع است. 20 پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روى تسليم به خداوند آوردهام و (نيز) هر كس از من پيروى كرده است (چنين است) و به اهل كتاب و درس ناخواندگان (مشرك) بگو: آيا اسلام مىآوريد؟ آنگاه اگر اسلام آوردند كه رهياب شدهاند و اگر رو گرداندند، بىگمان بر تو جز پيامرسانى نيست و خداوند به (حال) بندگان بيناست. 21 آنان را كه به آيات خداوند كفر مىورزند و پيامبران را ناحقّ مىكشند و دادفرمايان از مردم را به قتل مىرسانند به عذابى دردناك نويد ده! [2] 22 آنانند كه در اين جهان و در جهان واپسين كارهاشان تباه است و آنان را هيچ ياورى نيست. [3] [1]. در اصل: پس از آنكه دانش نزدشان آمد. [2]. برخى، از جمله استاد خرمشاهى برآنند كه در مورد خبر دادن از عذاب، معادل «نويد بخشيدن» در ترجمه، نادرست است و مىگويند در چنين مورد بايد از «خبر دادن» و امثال آن، بهره برد، امّا ظاهرا، اين موارد، از مصاديق تهكّم است و همان نويد دادن، رساتر است. [3]. در اصل: و آنان را ياورانى نيست.