38 آنجا بود كه زكريّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوى خويش فرزندى پاكيزه عطا كن كه تو شنواى دعايى. 39 پس فرشتگان او را در حالى كه در محراب به نماز ايستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) يحيى نويد مىدهد كه «كلمهاى از خداوند» [1] را راست مىشمارد و سالار و (در برابر زنان) خويشتندار و پيامبرى از شايستگان است. 40 گفت: پروردگارا! در حالى كه سالمندى در من پيش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندى مىتواند بود؟ فرمود: چنين است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام مىرساند. 41 گفت: پروردگارا! براى من نشانهاى بگذار! فرمود: تو را نشانه اين باد كه سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگويى و پروردگارت را بسيار به ياد آور و در پايان روز [2] و پگاهان [3] به پاكى بستاى. 42 و آنگاه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را برگزيد و پاكيزه داشت و بر زنان جهان برترى داد. 43 اى مريم! پروردگارت را به فروتنى فرمان بر و سجده كن و با نمازگزاران نماز بگزار. 44 اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه آنان تيرچههاى (قرعه) خود را (در آب) مىافكندند تا (بدانند) كدام، مريم را سرپرستى كند و هنگامى كه با هم (در اين كار) ستيزه مىورزيدند نزد آنان نبودى. 45 آنگاه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را به كلمهاى از خويش نويد مىدهد (كه) نامش مسيح پسر مريم است، در اين جهان و در جهان واپسين آبرومند [4] و از نزديكشدگان (به خداوند) است. [1]. يعنى عيسى مسيح عليه السّلام. [2]. العشىّ و العشيّة: آخر النّهار- المعتمد، ذيل عشى. [3]. ابكار: فعل يدلّ على الوقت و هو البكرة- مختار الصحاح، ذيل ب ك ر. [4]. وجيها: قد وجه الرّجل صار وجيها اى ذاجاه و قدر و بابه ظرف- مختار الصّحاح، ذيل و ج ه.