نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 627
مطابقت مىكند؛ امّا در زبان فارسى نمىتوانيم بگوييم ماييم كه «وارثانيم». و جز در مواردى استثنايى، آن هم در شعر، اين مطابقت را رعايت نمىكنيم. استاد دكتر شفيعى كدكنى در شعرى زيبا آوردهاند: موج موج خزر از سوگ سيه پوشانند بيشه دلگير و گياهان همه خاموشانند
چه بهارى است- خدايا!- كه در اين دشت ملال لالهها آينه خون سياووشانند
آن فرو ريخته گلهاى پريشان در باد كز مى جام شهادت همه مدهوشانند؛
نامشان زمزمه نيمه شب مستان باد تا نگويند كه از ياد فراموشانند ... [1]
آن كاربرد از جوازهاى شعرى است و اصولا كلمات در شعر راستين، همانطور كه به نظر شكلوفسكى، فرماليست بزرگ روس، در معنا رستاخيز دارند، در لفظ هم، رستاخيز دارند؛ مثل همين مورد كه استاد كدكنى به كار بردهاند. امّا در كلام متعارف و در نثر، خاصّه در نثر معيار، چنان كه قبلا هم اشاره كرديم، لغات و الفاظ، به اعتبار معانى مورد نظرند؛ هر چند گفتهاند كه: حفظ اللغات علينا فرض كفرض الصّلوة
بنابراين، مسئله حفظ امانت، از مسئله رعايت سياق زبان فارسى، كاملا جداست و اين دو را نبايد با هم اشتباه كرد. استاد شهيد مرتضى مطهّرى، در مقالهاى در مجله يغما، پيرامون ترجمه قرآن به قلم ابو القاسم پاينده، مىنويسند: [1]. تمام اين غزل بسيار زيبا را در «در كوچه باغهاى نشابور»، انتشارات توس، تهران، 1351، ص 84 بخوانيد. [2]. حافظ عبد الاوّل، المنطوق لمعرفة الفروق، مطبعه پكلوف، شاش (- چاچ- تاشكند)، 1333 ه. ق، ص 1.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 627