نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 633
*** يادآورى لازم ديگر سپاس از ناشر محترم، دوست و برادر ارجمند جناب آقاى نادر قديانى است كه طىّ مدت مديدى كه اين ترجمه، با علاقه و دقت و ذوق و همت ايشان در دست عوامل مختلف چاپ بود، با كمال همدلى و همراهى، از هيچگونه كوششى دريغ نكردند و چنان كه مىبينيد، اين ترجمه را با زيبايى و برازندگى و بسيار نفيس، چاپ كردهاند. نيز بايد از همه همكاران ايشان در دفتر انتشارات قديانى سپاسگزارى كنم به ويژه از سركار خانم مريم يعقوبى و سركار خانم فاطمه كريمى كه نفر اوّل، براى بىغلط در آمدن و ساير امور چاپ اين ترجمه و نفر دوم براى حروفچينى ظريف آن بسيار كوشيدند. () ويژگىهاى اين ترجمه: () اساس كار من در اين ترجمه، كوشش براى به دست دادن برگردانى از كلام خدا بود كه «وفادار زيبا» باشد؛ [1] اكنون اگر به اين هدف نرسيده باشم، گمان دارم كه دستكم به ترجمهاى «وفادار روان» دست يافته باشم. گرچه به همين حدّ نيز ادعا ندارم. [2] در ترجمه قرآن، به دغدغه روانى يا شيوايى، نمىتوان ولنگارى كرد، وگرنه به همان نسبت از مقصود آيه، دور مىافتيم. ترجمه روانى سراغ دارم كه در آن، اگر با معيار تقدّم «دقّت» بر «روانى» سنجيده شود، در ترجمه هشتاد درصد آيات، ولنگارى شده است. () زبان ترجمه من، «نثر معيار» است با اندك [3] چاشنى باستانگرايى (- آركائيسم)؛ آن هم به اين سبب كه قرآن در پانزده قرن پيش و بر اساس [1]. نگفتم «زيباى وفادار» تا توجه خواننده محترم را به اين مطلب جلب كنم كه بايد دغدغه اصلى در ترجمه قرآن كريم، وفادارى به متن باشد. [2]. ولى در ترجمهاى كه از «صحيفه سجاديه» در دست دارم، كوششم آن خواهد بود كه «روان وفادار» و اگر خداوند توفيق دهد «زيباى وفادار» باشد. انشاء الله. [3]. در نثر معيار، اندكى باستانگرايى خود به خود وجود دارد، من اندكى بيشتر از آنچه در آن هست، به كار بردهام.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 633