responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 634


زبان عربى فصيح رايج در آن روزگار فرو فرستاده شده است؛ و خواسته‌ام اندكى (تأكيد مى‌كنم «اندكى» و در حد سايه‌اى) باستانگرايى داشته باشد؛ اما نه چندان كه از نثر معيار دور شود. مثلا در ترجمه عبارت قرآنى «أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» (نساء/ 128)، آورده‌ام: جان‌ها، آز را در آستين دارند.
و يا آيه 35 از سوره مبارك نور را چنين ترجمه كرده‌ام:
خداوند، نور آسمان‌ها و زمين است، مثل نور او چون چراغدانى است در آن چراغى، آن چراغ در شيشه‌اى، آن شيشه، گويى ستاره‌اى درخشان است كز درخت خجسته زيتونى مى‌فروزد كه نه خاورى است و نه باخترى؛ و نزديك است روغن آن هر چند آتشى بدان نرسيده، برفروزد، نورى است فرا نورى؛ خداوند، هر كه را بخواهد به نور خويش رهنمون مى‌گردد، و خداوند، اين مثل‌ها را براى مردم مى‌زند، و خداوند به هر چيزى داناست.
() در ترجمه‌بسم الله الرحمن الرحيم آورده‌ام: به نام خداوند بخشنده بخشاينده. سلمان فارسى، نخستين مترجم فارسى قرآن كريم نيز، بنا بر مشهور، اين آيه را «به نام يزدان بخشنده بخشاينده» ترجمه كرده بوده است.
اما من از اين رو همين ترجمه را پسنديدم كه مى‌خواستم همان‌گونه كه در متن عربى و الهى آن، رحمان و رحيم از يك ريشه‌اند، در فارسى هم از يك ريشه باشند. شايد حافظ هم با انسى كه با قرآن داشته است با توجه به همين معنا در رحمانيت و رحيميت خداوند، مى‌فرمايد: گنه «ببخشد» و بر عاشقان «ببخشايد».
() از مترادف‌ها (چه همسانى‌ها و چه يكسانى‌ها) استفاده نكرده‌ام، مگر در تمام طول ترجمه تنها يك، دو بار، آن هم براى رساندن معنايى خاص (مثلا در ترجمه مصير).
() «واو» ها را حتى اگر زائده بوده‌اند، حذف نكرده‌ام، و اگر حاليّه بوده‌اند، حاليّه ترجمه كرده‌ام و كوشيده‌ام دوبار آن را خرج نكنم. يعنى در ترجمه آن، تنها گفته‌ام: «حال آنكه» نه «و حال آنكه». براى نمونه رجوع فرماييد به سوره نحل، آيه 91.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على    جلد : 1  صفحه : 634
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست