نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 640
كلمه زيباى «آدمى» را به كار بردهام، جز آنجا كه در متن قرآنى، نكره به كار برده شده و در فارسى بايد «آدمىيى» برابر آن مىآمد كه به روانى ترجمه لطمه مىزد، ناگزير، به جاى «آدمىيى»، در چنين موارد، گاهى (و نه هميشه) «بشرى» را به كار بردهام به همين انگاره، گاهى (بسيار كم شايد سه چهار مورد در تمام قرآن) كلمهاى فارسى را كه بايد نكره معنى مىشد از نكره آوردن آن خوددارى كردم يعنى مثلا: «ميانجيگرى» ترجمه كردهام به جاى «ميانجيگرىيى» (البته باز هم نه هميشه). () فاى تفريع و عطف و ...: بسته به مورد گاهى «پس»، گاهى «بنابراين»، گاهى «و» ترجمه شده، به ندرت نيز (آن را تزيينى يافتهام و) اصلا ترجمه نكردهام. () در پايان آيات، ترجمه كم، انتم و هم را چون با سياق زبان فارسى، يگانگى نداشت، حذف كردم. بنابراين «لعلّكم تشكرون» همه جا «باشد كه سپاس گزاريد» ترجمه شده است، به جاى «باشد كه شما سپاس گزاريد». يا در آيه 128 سوره مبارك نحل: إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ ترجمه شده است: بىگمان خداوند با كسانى است كه پرهيزگارى مىورزند. و با كسانى است كه نيكوكارند (و نه: با كسانى است كه آنان نيكوكارند). () نيز به پيروى از سياق فارسى، ناگزير، برخى اسم فاعلها و نظاير آن را در ترجمه به فعل بدل كردم: مثلا انتهاى آيه 51 از سوره مبارك كهف: وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً كه بايد «و من آن نيم كه ياور گيرنده گمراهكنندگان باشم» ترجمه مىشد، «و من آن نيم كه گمراهكنندگان را ياور گيرم» ترجمه كردم. () در رسم الخط يكسره شيوه معمول ناشر محترم، از سوى ايشان اعمال شده است؛ واقعيت هم اين است كه هنوز شيوهاى يگانه كه در سراسر كشور، همه بر آن اتّفاق نظر داشته باشند و همگان و همگنان آن را به كار برند، شناخته نيست.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 640