نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 644
أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» و ايشان چه زيبا ترجمه كردهاند: «پروردگارا به من از فرمانروايى پارهاى دادهاى و از خوابگزارى بخشى آموختهاى، اى آفريدگار آسمانها و زمين، تو سرور من در اين جهان و جهان واپسينى، مرا گردن نهاده به فرمان خويش بميران و به شايستگان بپيوند». در ترجمه اين آيه، بسيارى از مترجمين «من» را در «من الملك» ناديده گرفتهاند باز هم به «علمتنى من تأويل الاحاديث» كه «من» تكرار شده، ايشان در «من» اول كلمه «پارهاى» و معادل «من» دوم را «بخشى» آوردهاند. يا در سوره هود آيه 80 «قال لو انّ لى بكم قوّة او آوى الى ركن شديد»، «گفت كاش براى رويارويى با شما توانايى داشتم يا به گوشهاى استوار پناه مىجستم» انصافا نثرى فخيم است. يا در سوره يس آيه 28 «وَ ما أَنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ» و «ما پس از وى از آسمان بر قوم او هيچ سپاهى فرو نفرستاديم و بناى فرستادن هم نداشتيم». زيبايى ترجمه بيشتر در «و ما كنّا منذرين» است كه ترجمه كردهاند: «و بناى فرستادن هم نداشتيم» تمام جهات در ترجمه اين آيه رعايت شده است. يا در سوره يس آيه 8 «إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ»، بسيارى از مترجمان اين آيه را مغلق ترجمه كردهاند. اما ترجمه ايشان كه نوشتهاند: ما غلهايى بر گردنهايشان تا زير چانه نهادهايم چنان كه سرشان بالا مانده است» خيلى گويا است. و نيز در ترجمه «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ» (سوره يوسف، آيه 8) «و از خداوند بر آنچه وصف مىكنيد بايد يارى جست». و يا در ترجمه «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ» (سوره يوسف، آيه 20) «و او را به بهايى ناچيز، درهمى چند فروختند و به او رغبتى نداشتند». يا در سوره يوسف آيه 22 «وَ
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : گرمارودى، سيد على جلد : 1 صفحه : 644