نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 155
4 / 82. 4ـ الفوائدالرضویه 60. 5ـ اعیان الشیعه 4 / 82. 6ـ دایره المعارف بزرگ اسلامی 3 / 530. 7 ـ طبقات اعلام الشیعه 1 / 69. 8 ـ رجال (الطوسی) 457. 9 ـ تفسیرالعسکری
علیه السلام
9. 10 ـ الدروع الواقیه 272. 1 [1] ـ اعیان الشیعه 4 / 83. 12 ـ طبقات اعلام الشیعه 1 / 68.
دیگر منابع: الذریعه 24 / 343؛ دایره المعارف تشیع 1 / 320؛ تنقیح المقال 1 / 219؛ منهج المقال 83؛ ریحانه الادب 7 / 528؛ مجمع الرجال 2 / 31؛ رجال (ابن داوود) 89.
اسماعیل اسماعیلی
جعفر ـ بجلی
جعفر ـ بجلی (قرن 4ق)
ابوالقاسم جعفربن محمد بن اسحاق بن رباط بجلی
وی از بزرگان شیعه امامیه بود که در کوفه می زیست و مورد اعتماد رجالیان بود. او کتاب های الرد علی الواقفه، الرد علی الفطحیه و النوادر را نوشت. 1 عموی پدرش حسن بن رباط راوی امام صادق علیه السلام به شمار می رود؛ 2 ازاین رو جعفر را در طبقه کلینی (م. 329ق) دانسته اند3 که بنا بر آن از رجال سده چهارم به شمار خواهد رفت. به ویژه که ابن داوود او را در زمره کسانی که از امامان علیهم السلام روایت نکرده اند، دانسته است. 4
پی نوشت ها
[1] ـ رجال (النجاشی) 1 / 301. 2 ـ رجال (النجاشی) 1 / 150. 3ـ الذریعه 10 / 216. 4 ـ رجال (ابن داوود) 87.
دیگر منابع: جامع الرواة 1 / 156؛ معجم رجال الحدیث 4 / 104؛ خلاصة الاقوال 33.
مصطفی صادقی
جعفر ـ بغدادی
جعفر ـ بغدادی (308 ـ 391ق)
ابوالفضل جعفربن فضل بن جعفر بغدادی معروف به ابن فرات و ابن حنزابه
در سوم یا هشتم ذی حجه سال 308 هجری در بغداد به دنیا آمد. 1 پدرش فضل، وزیر مقتدر بالله عباسی (295 ـ 320ق) بود و او دوران کودکی و نوجوانی را کنار پدر سپری کرد2 و چون پدرش از دنیا رفت، شغل دیوانی پدر به او واگذار شد. 3 ابن حنزابه پیش از آنکه مرد سیاست باشد، محدث بود و مباحث علمی را بر فعالیت های سیاسی و اجتماعی ترجیح می داد؛ ازاین رو گفته اند: وی حدیث را در اصفهان از افرادی همچون عبدالله بن محمدبن عبدالکریم، محمدبن حمزه و حسن بن محمد دارکی فراگرفت و در بغداد نیز از محمدبن هارون حصری استماع حدیث کرد. 4 خود نیز هنگامی که به مصر رفت و در آنجا مستقر شد، کرسی تدریس برپا کرد و به تکریم اهل علم و حدیث پرداخت و چون در صدد تصنیف مُسندی در حدیث برآمد، ابوالحسن دارقطنی را از بغداد به مصر دعوت کرد و از او خواست، در تخریج احادیث و روایات به او کمک کند و در برابر آن، مالی هنگفت به او داد. 5 از شاگردان وی در حدیث افزون بر دارقطنی از ابومحمد عبدالغنی مصری نیز یاد کرده اند. 6 به هرحال ابن حنزابه را فردی ثقه و از حافظان حدیث دانسته اند. 7 گفته شده وی به استنساخ کتاب ها اهمیت می داد؛ بدین سبب هرساله برای او از سمرقند کاغذ می آوردند و او در کتابخانه اش ورّاقانی را گماشته بود تا کتاب ها را برایش استنساخ کنند. 8 ابن حنزابه گذشته از اهمیت فراوانی که به دانش و دانشمندان می داد و همواره آنان را تکریم می کرد، مرد سیاست بود و همچون پدرش در دربار خلفا و سلاطین به خدمت اشتغال داشت. او پس از درگذشت پدرش به مقام وزارت در دولت بنی اخشید در مصر رسید. نخست در دربار کافور اخشیدی (حکومت 355 ـ 357ق) وزیر بود و پس از درگذشت کافور به وزارت احمدبن علی اخشید دست یافت و به استقلال و قدرتی ویژه رسید؛ تا بدانجا که گروهی از کارگزاران و دولتمردان را باز داشت و اموال آنان را مصادره کرد؛ اما طولی نکشید که با شورش و مخالفت لشکریان و درباریان روبرو شد و خانه و اموالش به تاراج رفت و خود نیز به دست حسین بن عبیدالله بن طغج به زندان افتاد و شکنجه شد؛ اما سرانجام با وساطت ابوجعفر مسلم حسینی آزاد شد و دوباره به اداره امور مصر برگزیده شد. 9 ابن شهرآشوب او را از رجال و مصنفان شیعه برشمرده و اثری با عنوان الغرر را به وی نسبت داده است. 10 اثر دیگر وی مسند است. 11 ابن خلکان نیز او را دارای آثاری در رجال و انساب دانسته؛ اما نامی از آنها نبرده است. 12 ابن حنزابه در سیزدهم صفر سال 391 یا 392 هجری در مصر از دنیا رفت و بنا بر وصیت خودش، پیکرش را به مدینه منتقل کردند و در خانه ای که از پیش خریداری کرده و در نزدیک مسجد النبی صلی الله علیه و آلهواقع بود، به خاک سپردند. 13
پی نوشت ها
[1] ـ تاریخ بغداد 7 / 235. 2 ـ فوات الوفیات 1 / 293. 3 ـ کتاب الاوراق 2 / 134. 4 ـ معجم الادبا 7 / 165. 5 ـ تاریخ بغداد 7 / 234. 6 ـ سیر اعلام النبلاء 16 / 485. 7 ـ تذکره الحفاظ 3 / 1022. 8 ـ معجم الادبا 7 / 176. 9 ـ وفیات الاعیان 1 / 347. 10 ـ معالم العلماء 32.
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 155