وی منسوب به اصطخر فارس1 و متولد سال 244 هجری است. از سعدان بن نصر، حفص بن عمرو ربالی، احمدبن منصور رمادی، عیسی بن جعفر وراق، عباس بن محمد دوری و جمیل بن اسحاق حدیث آموخت و روایت کرد. محمدبن مظفر، ابوالحسن دارقطنی، ابوحفص بن شاهین، ابوالقاسم بن ثلاج و یوسف قواس نیز از او روایت کرده اند. 2 درس فقه را نزد اصحاب مزنی و ربیع آموخت و در بغداد به تدریس مشغول شد. منابع رجالی اهل سنّت گفته اند: از جهت علمی او هم تراز ابوعباس بن سریج است و کسی چون این دو لیاقت تدریس در بغداد را نداشته است. 3 اصطخری که محدث و فقیهی شافعی مذهب بود، مدتی متولی قضاوت در قم بوده و روزگاری نیز امور حسبه بغداد را اداره می کرد و مردی ساده پوش و پرهیزگار شناخته می شد. همچنین زمانی مقتدر عباسی او را به سمت قضاوت در سجستان منصوب کرد و در آنجا در پاسخ استفتای قاهر بالله عباسی، حکم قتل دسته جمعی صابئین (ستاره پرستان) را صادر کرد. 4 ابوسعید در سال 328 هجری در بغداد از دنیا رفت و در باب حرب به خاک سپرده. 5 الفرائض الکبیر، الشروط والوثائق، 6 ادب القاضی بر مبنای فقه شافعی، الجامع درباره حساب، شرح الجبر والمقابله لابی کامل شجاع، شرح المستعمل لابی الحسن الضریر فی الفروع و الاقضیه آثار او هستند. 7
پی نوشت ها
[1] ـ الانساب 1 / 176. 2 ـ تاریخ بغداد 7 / 268. 3 ـ سیر اعلام النبلاء 15 / 250. 4 ـ تاریخ الاسلام 24 / 227. 5 ـ الوافی بالوفیات 11 / 372. 6 ـ الفهرست (الندیم) 267. 7 ـ هدیه العارفین 1 / 269.
ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف ملقب به ناصر کبیر، اُطروش و صاحب دیلم.
مفسر، متکلم، فقیه، ادیب، شاعر و از نوادگان امام زین العابدین علیه السلام بود که مدتی حکومت دیلم و طبرستان را در دست داشت1 او جد مادری سید رضی و سید مرتضی است2 و در سال 255 هجری در مدینه به دنیا آمد. 3 به گفته سمعانی، اطروش به کسی گفته می شود که کم شنوا شده باشد4 و ازآن رو به حسن بن علی، اطروش گفتند که در یکی از جنگ ها، ضربه ای به سر او خورد و ناشنوا شد. 5 بااینکه به تصریح شیخ بهایی و برخی دیگر، وی راضی به این امامت نبوده6 و نجاشی و برخی دیگر نیز او را از معتقدان به ائمه اطهار علیهم السلام و بلکه از افاضل شیعه امامیه دانسته اند، 7 ابن شهرآشوب او را امام زیدیه خوانده8 و پسر اطروش که امامی بوده، اشعاری در رد عقیده زیدی پدرش سروده است. 9 ابوالمفضل شیبانی10 و مرحوم صدوق از او روایت کرده اند. 11 ناصر مدتی در دیلم اقامت داشت و در آن مدت توانست اهالی مجوسی دیلم را به دین اسلام در آورد و مساجدی نیز برای آنها بسازد. در سال 301 هجری نیز به طبرستان رفت و طی جنگ های بسیاری که با سامانیان (26 [1] ـ 389ق) از جمله با صعلوک سامانی داشت، توانست بر سرزمین های دیلم، جبل و طبرستان چیره شود. 12 ناصر کبیر سرانجام در شعبان 304 هجری13 در آمل از دنیا رفت. 14 او حسن بن قاسم ملقب به داعی الی الحق را به امارت طبرستان منصوب کرد15 که تا سال 310 هجری در دست او باقی ماند. 16
آثار و کتاب های او عبارت اند از: الامامة (کوچک)، الامامة (بزرگ)، الطلاق، فدک والخمس، الشهداء وفضل اهل الفضل منهم، فصاحة ابی طالب، معاذیر بنی هاشم فی مانقم علیهم، انساب الأئمة وموالیدهم الی صاحب الامر علیهم السلام ، 17 الالفاظ، 18 الظلامه الفاطمیه، 19 تفسیرالقرآن در دو مجلد که زیدیه در تفاسیر خود بسیار از آن استفاده کرده اند. وی در این تفسیر به هزار بیت شعر احتجاج کرده است، 20 الطهاره، الاذان والاقامه، الصلاة، اصول الزکاة، الصیام، المناسک، السیر، الایمان والنذور، الرهن، بیع امهات الاولاد، القسامه، الشفعه، الغصب، الحدود، 21 الامالی، المسترشد، اصول الدین که شاید مراد از
نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 164