نام کتاب : دائرة المعارف مؤلفان اسلامی نویسنده : --- جلد : 2 صفحه : 278
از دنیا رفت و ابراهیم بن مالک، قاضی صقلّیه بر او نماز گزارد. 1 او آثار و ردیات بسیاری تألیف کرده که عبارت اند از: التنبیهات علی اغالیط الرواة، الآباء والامهات، نوادر فی النحو، الرد علی ابن ولادالنحوی فی المقصور والممدود، الرد علی ابی زیاد کلابی، الرد علی ابی عبید القاسم بن سلام، الرد علی ابی علی الشیبانی فی نوادره، الرد علی اصلاح المنطق لابن السکیت، الرد علی ثعلب فی الفصیح، الرد علی کتاب الحیوان للجاحظ، الرد علی کتاب النبات لأبی حنیفه الدینوری، ردیه هایی نیز بر ابن درید، اصمعی و ابن اعرابی داشته است. 2
پی نوشت ها
[1] ـ معجم الادبا 13 / 208 ـ 209. 2 ـ هدیه العارفین 1 / 682.
ابوالحسن علی بن سلیمان بن فضل بغدادی ملقب به اخفش صغیر
اخفش اهل بغداد بود1 و به گفته سیوطی، به هنگام درگذشت، حدود هشتاد سال عمر داشت؛ ازاین رو و با توجه به تاریخ درگذشت وی می توان پنداشت که در حدود 235 هجری به دنیا آمده است. اخفش به معنای کسی است که چشمی کوچک دارد و بینایی او اندک است. سیوطی از دوازده تن با عنوان اخفش یاد می کند که مشهورترین آنها عبدالحمیدبن عبدالمجید (اخفش اکبر یا کبیر)، سعیدبن مسعده (اخفش اوسط) و علی بن سلیمان (اخفش صغیر) هستند. 2 وی دانش خویش را از محضر برجستگان علم ادب و نحو همچون ابوالعباس ثعلب، مبرّد، ابوالعیناء و فضل یزیدی فرا گرفت. 3 اخفش فردی نحودان و واژه شناس شناخته می شد ولی ابوعبیداللّه مرزبانی که از شاگردان اوست، ادعا کرده اخفش در روایت اخبار و دانش نحو مهارت چندانی نداشت و در شعر نیز صاحب نظر نبود؛ چنان که هرگاه درباره مسئله ای از مسائل نحو از او پرسش می شد، به دست و پا می افتاد و از اقوال و آرای دیگران بهره می گرفت و از آرای خود مطلبی برای ارائه نداشت. 4 اخفش راویان و شاگردانی نیز داشت که می توان به ابوعبیداللّه مرزبانی، علی بن هارون قرمیسینی و معافی بن زکریا جریری اشاره کرد. 5 اخفش در سال 287 هجری به مصر سفر کرد و به گفته بسیاری تا سال 300 یا 306 هجری در آنجا اقامت داشت و بنا بر نقل ابن عساکر در همین زمان بود که تعلیم و تربیت فرزند ابن مدبر، وزیر معتمد خلیفه عباسی را بر عهده گرفت. وی سپس مصر را ترک کرد و راهی حلب شد و مدتی در آنجا اقامت گزید و سرانجام به عراق و بغداد بازگشت. 6 رجال شناسان اهل سنّت، او را موثق خوانده اند. 7 از نشانه های ظاهری اخفش این است که چهره ای ناموزون داشت و از آنجاکه لب هایش کوتاه بود و هنگام بستن دهان، دندان هایش آشکار می ماند، او را اجلع گفته اند. 8 اخفش معاصر ابن رومی، شاعر برجسته و ادیب نامدار روزگار خود بود و ابن رومی او را هجو می کرد. ازآنجاکه ابن رومی چهره ای عبوس و درهم کشیده و طینتی خشن و خشک داشت و اخفش در مزاح و بذله گویی زبانزد بود، غالباً مشاجره هایی میان آنان پیش می آمد و ابن رومی اخفش را هجو می کرد. 9 اخفش نزد بزرگانی چون ابوعلی مقله، وزیر عباسیان، مقام و منزلت خاصی داشت و او اخفش را بسیار احترام می کرد و معیشت وی را تأمین می نمود. گفته شده وی در سال های پایانی عمر بر اثر تهیدستی شدید به خوردن نوعی گیاه روی آورد و به مرگ ناگهانی10 در سال 315 هجری درگذشت و در گورستان قنطره البردان در حوالی بغداد به خاک سپرده شد. 11 با وجود آنکه ذهبی اخفش را دارای اثر یا تألیفی نمی داند، 12 آثاری به وی نسبت داده شده که عبارت اند از: الانواء، التثنیة والجمع، الحُداء، المهذّب، شرحی بر کتاب سیبویه، 13 الجراد14 و تفسیر معانی القرآن. 15
پی نوشت ها
[1] ـ الاعلام 4 / 291. 2 ـ بغیه الوعاة 2 / 167 ـ 168. 3 ـ الانساب 1 / 96. 4 ـ معجم الادبا 13 / 246 ـ 247. 5 ـ تاریخ الاسلام 23 / 498. 6 ـ تاریخ مدینة دمشق 41 / 519. 7 ـ تاریخ بغداد 11 / 433. 8 ـ معجم الادبا 13 / 246 ـ 247. 9 ـ الوافی بالوفیات 21 / 142. 10 ـ تاریخ الاسلام 23 / 498. 1 [1] ـ وفیات الاعیان 3 / 301. 12 ـ سیر اعلام النبلاء 14 / 481. 13ـ معجم الادبا 13 / 248. 14 ـ الفهرست (الندیم) 91. 15 ـ معجم المؤلفین 7 / 104.